مجتمع بیمارستان امام خمینی(ره)

گفتگوی دفتر دانش آموختگان دانشگاه با استاد پیشکسوت زنده یاد دکترکاظم آملی در سال۹۵

دکتر آملی: با احساس واقعی و مهربانانه نسبت به بیمار در کارهایمان موفق‌تر هستیم

دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان دانشگاه در آستانه مراسم بزرگداشت اساتید برجسته گروه داخلی مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) (۲ شهریور ۱۳۹۵( با دکتر آملی استاد پیشکسوت دانشگاه  علوم پزشکی  تهران گفت‌وگو کرد.

جناب آقای دکتر آملی با تشکر از اینکه وقت خود را به این گفتگو اختصاص دادید برای ما از گذشته و دوران تحصیل خود بفرمائید؟

بنده کاظم آملی، متولد سال ۱۳۰۴ در شهر نجف، پدرم آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی از روحانیون بزرگ تهران بودند که به دلیل مخالفت با مشروطیت از تهران تبعید شده بودند. در زمان کودکی به‌اتفاق خانواده به ایران بازگشتم. تحصیلات ابتدایی را در دبستان بصیرت و دوره متوسطه را در دبیرستان شریف واقع در شهر تهران گذرانده و در سال ۱۳۲۴ در کنکور سراسری نفر اول شده و وارد دانشکده پزشکی شدم… از سال ۱۳۳۱ در شهر مشهد و از سال ۱۳۳۵ در دانشگاه تهران، به‌عنوان استاد در رشته داخلی ریه به کار تحقیق و تدریس پرداخته‌ام. از سال ۱۳۷۴ بازنشسته شده‌ام ولی مثل سابق به کار تدریس در دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داده‌ام. هفته‌ای ۴ روز به مطب و ۲ روز به بیمارستان امام (ره) می‌روم.


برای ما از اولین روزی که برای خدمت به بیمارستان وارد شدید توضیح دهید؟

من اولین بیمارستانی که رفتم بیمارستان رازی در خیابان وحدت اسلامی بود که در آنجا مرکز بیماری‌های داخلی بود. استادان بسیار خوبی داشتیم مثل مرحوم دکتر آذر و آقای دکتر هنجن که واقعاً انسان‌های علاقه‌مندی بودند به کارشان و وظیفه‌شان و ما هم از آن‌ها مطالب بسیاری یاد می‌گرفتیم. همچنین مرحوم دکتر قریب که هرروز از اول وقت که ایشان تشریف می‌آوردند با همه دانشجویان صحبت می‌کردند و آن‌ها را در تشخیص بیماری راهنمایی می‌کردند. به‌هرحال خاطرات بسیار خوبی داریم از تمام دورانی که در بیمارستان بودم. خوب من یک علاقه و احترامی به بیماران قائل هستم چرا که بیماران نقش بسیار مهمی در زندگی طبیب دارند. اولاً منبع درآمدشان هستند. ثانیاً منبع اطلاعاتشان هستند و بیماران هستند که وقتی مریض می‌شوند، مرض را در وجود خودشان معرفی می‌کنند و آنچه یاد می‌گیریم از کتاب‌ها و مقالات و این‌ها همه برمی‌گردد به بیمار یعنی بیمارها اظهار ناراحتی می‌کنند مریض می‌شوند اعضای بدنشان دچار اختلال می‌شود و آن چیزها را به ما یاد می‌دهند. بیمارها هم‌وطن‌های ما و یا همنوعان ما هستند در سراسر گیتی و این‌ها مستحق رسیدگی و مستحق محبت هستند و افتخاری که ما داریم این است که بتوانیم به این‌ها خدمت بکنیم. البته با روی گشاده، با اخلاق خوب، با احساس هم دردی با آنها روبه‌رو شویم و سعی کنیم که بیماری‌های آن‌ها را دقیق‌تر تشخیص داده و درمان کنیم و آن‌ها را به آغوش گرم خانواده‌شان بفرستیم.


استاد خاطره‌ای از دوران آموزش به دانشجویان خود برای ما بفرمائید؟

من از سال ۱۳۳۱ در مشهد وارد خدمت دانشگاهی شدم و درس را شروع کردم دانشجویان من در آن زمان اختلاف سنی با من نداشتند حتی بعضی از آن‌ها از من بزرگ‌تر بودند چون دانشکده تازه تأسیس‌شده بود و عده‌ای منتظر بودن تا دانشکده تأسیس بشود و آن‌ها درس را شروع کنند. تدریجاً نسل به نسل من به دانشجویان آموزش داده‌ام تا حالا. هنوز هم به دانشجویانم درس می‌دهم. دانشجویان برای من عزیز هستند و همیشه فکر می‌کنم دانشجویی که مقابل من نشسته و من دارم برای او صحبت می‌کنم این شخص در مدت کوتاهی پزشک می‌شود، متخصص می‌شود، گرفتاری‌های خود من و بیماری‌های من را آن‌ها باید درمان بکنند و خود من زیردست آن‌ها قرار می‌گیرم. این‌ها واقعیت‌هایی است که باید در نظر گرفته بشود آن افرادی که من اول در مشهد در سال ۱۳۳۱ به آن‌ها درس می‌دادم همه آن‌ها بزرگ شده و سنشان شاید از ۹۰ گذشته باشد و بعضی‌هایشان هم روی در نقاب خاک گذاشتن و به‌هرحال همه آن‌ها برای من عزیز و محترم هستند و من افتخار می‌کنم که در خدمت دانشگاه بوده و هستم.

 

استاد کمی برایمان از فعالیت‌های علمی خود توضیح دهید؟

در مورد خیلی از امراض ریه که در سال‌های ۱۳۴۰-۱۳۳۰ ناشناخته بود، تحقیق نمودم و درباره آن‌ها مقاله نوشتم. در سال ۱۳۵۳ مایت های ایران را پیدا نموده و انواع آن را در انگلستان تعیین نمودم که تا آن زمان شناخته شده نبود (مایت ها جانورانی از بندپایان هستند که در ایجاد حمله آسم دخالت دارند). همچنین در مورد سل و بیماری‌های ریه خیلی کار کردم و از ۳۰ سال قبل متوجه شدم که بیماری‌هایی ریوی در ایران وجود دارد که شناخته نشده است.

در برونکوسکوپی آنتراکوز پیدا نمودم و با پیگیری دریافتم خانم‌هایی که نان می‌پختند و دود به ریه‌شان نفوذ می‌کرد، از آن موقع به بیماری مزمن ریه مبتلا می‌شوند. همچنین کتابی در مورد سارکوئیدوز منتشر نمودم که در آن ۳۱۰ مورد بیمار سارکوئیدوزی را بررسی کرده‌ام.

استاد در مورد جایگاه تخصص ریه در ایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته بفرمائید؟

خوشبختانه این رشته تخصصی در ایران در مقایسه با کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس، اروپا، ژاپن و استرالیا که پیشرفت خوبی در این زمینه دارند تقریباً همگام با آنها توسعه داشته و به دلیل پیشرفت تکنولوژی به جرات می‌توانیم بگویم که تشخیص و درمان بیماری‌های ریوی با موفقیت انجام می‌شود. البته هرچه همکاری بیشتر بین دانشگاه‌ها و کشورها برقرار باشد منجر به اجرای برنامه‌های مشترک در رشته‌های مختلف شده و این امر می‌تواند باعث ارتقای سطح علمی دو دانشگاه و دو کشور شود و نتایج بهتری به دنبال داشته باشد. تأکید می‌کنم که در موردبررسی بیماری‌های ریه، پیگیری‌های بلندمدت مثلاً ده‌ها سال تحقیق در یک موضوعی، نتیجه بهتری می‌دهد.

 

شما زمانی که بالای سر بیمار قرار می‌گیرید از این‌که بیمار رنج می‌برد چه حسی دارید؟

احساس می‌کنم که آن بیمار خود من هستم و آنچه برای بیمار لازم است اگر من هم آن بیماری را داشتم چه‌کارهایی باید انجام می‌شد که آن کارها نیز به عهده پزشک است و به عهده من؛ بنابراین بیمار که می‌آید یک ذره هم که شده مقدار کمی هم که شده احساس هم دردی و همکاری با مریض در وجود پزشک باید باشد و این رمز موفقیت است اگر ما احساس داشته باشیم احساس واقعی و مهربانانه نسبت به بیمار در کارهایمان موفق‌تر هستیم.

 

چه توصیه‌ای به پزشکان جوان دارید؟

یک پزشک باید برای تحصیل علم تلاش کند لازم شد از کشور خودش بیرون برود برای درس خواندن، برای دیدن و برای تجربه اندوختن و هدفش هم این باشد که برگردد و به این کشور و به هم‌میهنان و خانواده خودش کمک بکند. من خیلی لازم می‌دانم که دانشجویان و دکترهای جوان ما به خارج بروند، مردم آن سرزمین را و بیمارانش را ببینند و نحوه فعالیت سازمان‌ها رو ببینند، نقاط قوت و ضعف آن‌ها را ببینند و سعی کنند از نقاط قوت آموخته و از نقاط ضعف آن‌ها پرهیز کنند. یک دانشجو باید به خاطر داشته باشد که برای خدمت به مملکت خود تربیت شده اگرچه به ضرورت به خارج رفته ولی باید برگردد و به یاد وطن و هم‌میهنانش باشد. همه ما باید یک احساس خودی با وطن و هم‌میهنان خودمان داشته باشیم و یک دکتر جوان باید قدر خودش را بداند چون بسیار شغل خوبی انتخاب کرده یک شغل در حد بالا ازنظر خودش و ازنظر اجتماع که باید قدر این شغل را بداند و هرقدر که می‌تواند به بیماران خدمت کند، اگر مریض‌اند درمان بشوند و اگر مریض نیستند سالم بمانند یعنی پیشگیری هم یکی از وظایف پزشک است در تعلیماتی که به اجتماع و به مردم می‌دهد.

 

عشق به وطن و خدمت به آن را چگونه تعریف می‌کنید؟

عشق به وطن یک امر طبیعی است درواقع تمام موجودات به‌خصوص انسان به وطن خودشان به اجتماع خودشان اطمینان دارند اگر خدایی نکرده این‌گونه نباشد غیرطبیعی است که یک کسی به‌جای اینکه در فکر وطن خودش باشد در فکر یک کشور خارجی است به‌جای اینکه خوبی‌های مردم خودش ببیند از بیگانه‌ها تعریف کند این‌ها غیرطبیعی است. کسانی که این‌گونه فکر می‌کنند باید به‌طرف درست برگردند درست فکر کنند افتخار کنند‌ که ایرانی هستند هم‌وطنانشان را دوست داشته باشند به آن‌ها خدمت بکنند البته موضوع خدمت به تمام بشر هم یک اصل برای طبیب است. افراد انسان هرجای دنیا که باشند برای پزشک فرق نمی‌کند اگر احتیاج پیدا کردن و اگر بیمار شدن پزشک باید بدون استثنا در خدمت آن‌ها باشد و آن‌ها را معالجه بکنند البته وقتی‌که هم‌میهنان ما مریض بشوند و یا افراد خانواده ما بیمار بشوند این خدمت باید بیش‌تر باشد و باید بیشتر به خودمان و هم‌وطنان خودمان و خانه خودمان فکر بکنند درعین‌حال که نسبت به تمام بشریت ما باید احساس خوبی داشته و خدمت بکنیم.


اگر بخواهید یک نصیحتی بکنید در یک جمله که همیشه آویزه گوش ما باشد چه می‌گویید؟

من کوچک‌تر از آنم که بخواهم نصیحت بکنم همه افراد عقل دارند شعور دارند، خوب از بد تشخیص بدهند ولی همه باید قدر خودشان را بدانند، باید راه درست انتخاب بکنند و رفتارشان طوری باشد که در زندگی به موفقیت برسند؛ و آرزوی من این است که کسانی که به رشته پزشکی علاقه دارند همواره به دنبال تحصیل علم باشند، موضوعات تازه را مطالعه کنند، یاد بگیرند و آن‌ها را برای بیماران به کار بگیرند هم برای درمانشان هم برای جلوگیری از اینکه خدای نکرده دچار ناراحتی‌هایی در آینده نشوند.

 

استاد از زندگی‌تان راضی هستید؟

بله خدا رو شکر می‌کنم که از همه جهت، یک اشکالاتی در زندگی هست ولی این‌ها در مقابل نعمتی که خداوند به ما داده، زندگی داده، کار داده، خانواده داده و خیلی چیزهای دیگر این‌ها هیچ به‌حساب می‌آید و من خیلی راضی هستم همیشه در حال تشکر از باری‌تعالی هستم.

اگر مطلب دیگری دارید خوشحال می‌شویم بفرمائید؟

خوب من خیلی متشکرم از این کاری که در نظر دارید انجام دهید. از آقای دکتر بهادری که باسابقه درخشانی که دارند و یادآوری زحماتی که استادها کشیده‌اند را بر عهده گرفته‌اند تشکر می‌کنم. بنده و همکارانم در جریان زندگی‌مان وظایفی داشتیم و سعی کردیم که آن وظایف را درست انجام بدهیم و تصور می‌شود تااندازه‌ای که می‌توانستیم انجام داده‌ایم. البته نقص‌هایی هم در کار ما بوده که امیدوارم هم خداوند و هم مردمی که به آن‌ها خدمت کرده‌ایم از ما راضی باشند.

  • یادشان گرامی و راهشان پر ره رو

سوابق علمی و تحقیقی و دست آورده استاد پیشکوست دکتر کاظم آملی

  • کسب رتبه استادیاری در سال ۱۳۳۱ از دانشگاه مشهد و ادامه فعالیت با همین رتبه در دانشگاه تهران
  • کسب رتبه دانشیاری در سال ۱۳۴۸ ازدانشگاه علوم پزشکی تهران
  • کسب رتبه استادی در سال ۱۳۶۴ از دانشگاه علوم پزشکی تهران
  • پزشک نمونه کشور در سال ۱۳۸۰
  • عضویت در جامعه توراسیک انگلستان BTS از سال ۱۳۵۴
  • عضویت در جامعه توراسیک آمریکا ATS از سال۱۳۶۷
  • عضویت در کالج آمریکایی ریه ACCP از سال۱۳۶۷
  • عضویت در کالج اروپایی ریه (سوئیس ERS) از سال ۱۳۷۰
  • عضویت در جامعه سارکوئیدوز WASOG از سال ۱۳۶۷
  • راه اندازی بخش ریه دربیمارستان امام خمینی
  • شروع به انجام تست‌های فیزیولوژیک تنفسی از سال ۱۳۴۱ در ایران
  • پیدا نمودن هیره “mites” به‌طور زنده در ایران و تعیین نوع آنها

کتابها

  • کتاب نشانه‌شناسی دستگاه تنفس در سال ۱۳۵۲ و تجدید چاپ در سال ۱۳۷۶
  • کتاب سل ریه در سال ۱۳۵۲

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *